کد مطلب:36209 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135

جلوه گر نشدن ظلم دوستان











(و لا یكبرن علیك ظلم من ظلمك فانه یسعی فی مضرته و نفعك و لیس جزاء من سرك ان تسوءه)

«ظلم و ستم كسیكه به تو ستم كرده گران و بزرگ نیاید چه آنكه او در زیان خود و نفع تو كوشش می نماید و پاداش كسیكه تو را مسرور و شادان می سازد این نیست كه به او بدی كنی و آزرده اش سازی»

ستمگر هر چند ظلم كرده و آدمی را ناراحت می نماید ولی در حقیقت، آتش قهر خدا را شعله ور می سازد كه خود در آن آتش خواهد سوخت. و از طرفی موجب نفع مظلوم است كه اگر بر اثر صبر بر بلاء به مقامات عالیه ی معنوی خواهد رسید بنابراین ظالم با

[صفحه 231]

ظلم و ستمگری موجبات عذاب خود وسائل رحمت و نعمت طرف مقابل را فراهم می آورد و خلاصه به نفع و سود ما، گام بر می دارد، و در حقیقت او نسبت به ما محسن و نیكوكار است، و پاداش كسیكه به ما نیكوكاری میكند این نیست كه او را آزرده و ناراحت بنمائیم.

در حالات علی بن الحسن كه با دو واسطه به امام حسن مجتبی علیه السلام می رسد آمده است كه منصور، سادات بنی الحسن را حبس كرد و به زندان انداخت و علی بن الحسن در میان آنان نبود فراد صبح مامور زندان دید آقائی آمد، به او گفت: مرحبا بك، چه می خواهید، و چه كار دارید فرمود: آمده ام كه مرا با نزدیكانم زندان كنی او متوجه شد كه این آقا علی بن الحسن است و او را بزندان انداخت. این زندانیان با عظمت، اوقات نماز را نمی شناختند مگر با اجزاء و قستهای از قرائت قرآن علی بن الحسن، او در زندان می گفت: «اللهم ان كان هذا من سخط منك علینا فاشدد حتی ترضی». «بار خدایا اگر این ابتلاآت بر اثر غضب تو بر ما می باشد پس آنرا شدیدتر گردان تا راضی شوی». عبدالله بن الحسن كه از وضع آن زندان به تنگ آمده بود به برادر زاده خود علی بن الحسن كه مستجاب الدعوه بود گفت: آیا ابتلا و گرفتاری ما را نمی بینی؟ آیا از خدا نمی خواهی كه ما را از این تنگنا و بلا رهانیده و نجات دهد؟ علی بن الحسن سكوتی طولانی كرد و آنگاه گفت: ای عمو برای ما در بهشت درجه ای است كه بدان نمی رسیم جز اینكه این بلیه و بالاتر از این را تحمل كنیم و برای منصور در آتش دوزخ، جایگاهی است كه بدان نمی رسد مگر اینكه این بلاها و سخت تر از آن را بر ما روابدارد، اكنون اگر میخواهی، بر این شدائد صبر كنیم و به زودی راحت می شویم چه آنكه مرگ به ما نزدی شده و بعد گویا هیچ بلیه ای ندیده ایم و اگر میخواهی تا برای تو دعا كنم و تو از این بلا نجات یابی لیكن منصور به آن مرتبه كه در آتش دارد نخواهد رسید. عبدالله گفت: نه، بلكه صبر می كنم و از این جریان، سه روز گذشت كه به سرای ابدی پرواز كردند.[1].

[صفحه 232]


صفحه 231، 232.








    1. مقاتل الطالبیین ص 130.